روستای فُشتَنق

روستای فشتنق ( پُشتَنگ)

دیباچه ای بر تبار شناسی واژه دیو



دیباچه ای بر تبار شناسی واژه دیو


با توجه به استقرار سازه چهارطاقی دوران ساسانیان در روستای فشتنق


که در زبان محاوره اهالی روستا به خانه دیو معروف است


( خانه دیو = خانه خدا)




مفهوم ديو در طول تاريخ با فرازها و فرودهاي فراواني روبه رو بوده است،

چنانچه زماني درمقام خدايان پرستش ميشده

و طي دوراني بس طولاني به مثابة اهريمن و شيطان درآمدهاند

و تمامي جلوه هاي زشت و پليد به آنها نسبت داده شده است.


در فارسي ميانه،

ديو و اهريمن در كنار هم قرار گرفته اند

و به تدريج ديو همچون اهريمن تلقي شده است.

ازسويي ديگر در بخشي از روايتها و باورهاي مردميِ بازمانده از دوره هاي كهن،

ديوان همچون مردمان معرفي شده اند

و هيچ ويژگي غيرطبيعي ميان آنها و انسانها ديده نميشود.



نزد ايرانيانِ پيش از زردشت، ديوان مقدس بودند

و در كنار ايزدان ديگر پرستش مي شدند.

به تدريج و به ويژه در زمان تجلي آيين مزديسنا،

ديوها از جايگاه پرستش نزول كردند

و همچون آفريدگان اهريمن پنداشته شدند؛


اما در سنت هندي به ويژه در وداها، ديوها جايگاه خود را حفظ كردند.

از اينرو در اوستا ، ديو به عنوان خداي بد و اهريمن قلمداد میشود

و در فرهنگ زبانی سنسكريت : دوه به معناي خداي خوب است

كه مورد پرستش قرار ميگيرد.



برخی محققین و نظریه پردازان

ديوان را وابسته به آيين مهر و میترایی و آنها را همچون مهر، ناهيد

و ديگر فرشتگاني میدانند

كه بعدها توسط زردشت طرد شده اند.

واژة ديو در اصل براي نشان دادن ایزدانِ فروغ و روشنايي به كار ميرفته

كه تا مدتها در مناطق شرقي فلات ايران پرستيده ميشدند.

از اينرو، به پرستندگان ديوان، ديويسان يا ديويسنا گفته شد.


با گسترش آيين زردشت ،

ديوان به عنوان خداهایی كه از دشمنان حمايت ميكنند، شناخته شدند

و زردشت آنها را عناصر و نيروهاي جهان بدي و ناپاكي معرفي كرد.

از اينرو، ديوان به اهريمن پيوستند و درنتيجه، واژة ديو از معناي خدایی تهي شد

و به عنوان موجودي خبيث كه آفریده اهريمن است، به كار رفت.




دیو یکی از واژه های کهن و قدمت آن به دوران آریاییان می رسد.

دیوان گروهی از پروردگاران و خداهای آریائی بوده اند.

پس از جدائی ایرانیان از هندوان و ظهور زرتشت ،

پروردگاران مشترک قدیم یعنی دیوها که مورد پرستش هندوان بودند،

نزد ایرانیان گمراه کنندگان و شیاطین خوانده شدند.

چنانکه در آئین مزدیسنا کلاً به مردم بدمنش هم اطلاق می شود.



واژه دیو در اوستا به صورت دَئوَ و در زبان پهلوی : دِو

و در فارسی : دیو گفته می شود.

در زبان هند باستان دِوَ یا دَئوه به معنی فروغ و روشنائی و نام خداست.

اشتقاق این واژه در میان اقوام آریائی نیز معنی خدا دارد .

و در دین هندوئیسم به معنی خدا و الوهیت است.




در اسطوره آفرینش آمده است که

پس از آنکه اهورامزدا دست به آفرینش جهان مینوی و مادی زد

و امشاسپندان و ایزدان و فروهرها پدید آمدند،

اهریمن هم بیکار ننشست و دست به آفرینش جهان بدی زد

و در برابر امشاسپندان، کماریکان و در برابر ایزدان، دیوان را پدید آورد.

به این ترتیب در برابر هر ایزدی و در برابر خدایان ، دیوی به کار گمارده شد.

و تعداد و شمار دیوان را مانند ایزدان بسیار می نویسند.

مثل خدای باران : دیو کم آبی

خدای راستی : دیو کژی و دروغ

خدای روشنایی : دیو تاریکی

خدای انصاف : دیو خودخواهی

و ...................







دیو = خدا - شیطان -

فارسی میانه = از زبانهای کهن ایرانی است

ایزدان = خدایان - پروردگاران - الهه و رب النوعها

امشاسپندان = از صفان خداوند و اهورامزداست

مزدیسنا = مجموع فرامین و دستورهای زرتشت

وداها = دانش و حکمت در فرهنگ قدیم آریائیهای هند

اوستا = دانش و حکمت در فرهنگ قدیم آریائیهای ایران

سنسکریت = نام زبان کهن و قدیمی هندوستان

هندوئیسم = آیین قدیم مردمان هند

فَرَوَهَر = جوهر حیات و جاودانگی و فناناپذیری روح


[ بازدید : 258 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 26 مهر 1399 ] [ 17:16 ] [ علیرضا عابدیان بادی ]

[ ]

نام :
ایمیل :
آدرس وب سایت :
متن :
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B /:) =D> :S
کد امنیتی : ریست تصویر
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]