روستای فُشتَنق

روستای فشتنق ( پُشتَنگ)

پیرامون چهار طاقی روستای فشتنق




پیرامون چهار طاقی روستای فشتنق ( خانه دیو )


چهارطاقی ، ساختمانی ست چهار گوشه با چهار گوشواره و چهار ستون و گنبدی شکل می باشد که آتشدان ( محل آتش ) در وسط آن قرار داشته و محل نگهداری آتش بوده است .

متولیانی خاص ، آتش را همیشه روشن نگه داشته و از خاموش بودن آن ممانعت بعمل می آورده اند .

چهارطاقیها ، گونه ای کوچکتر از آتشکده ها می باشند و چون بیشتر جنبه محلی داشته از مساحت آتشکده ها بویژ ه نسبت به طول و عرض ، کوچکتر بوده اند .

تعداد چهارطاقیها در ایران و چه در کشورهای کنونی اطراف ایران بسیار فراوان بوده اند . که پس از حمله اعراب یه سرزمین پهناور ایران از بین رفته اند و یا تبدیل به مخروبه گشته اند .

چهارطاقی فارغ از جنبه دینی ( مذاهب زرتشتی ) ،دارای کاربردهای فراوانی بوده که میتوان بعنوان مثال ، راهیابی و ستاره شناسی و تقویم و ساعات شرعی نیز از آن استفاده می شده است .

بقایای چهار طاقی روستای فشتنق ، ساخته شده از سنگ صخره که از اطراف ، تهیه و ملات آن نیز از آهک و ساروج است

چهار طاقی روستای فشتنق را نمیتوان آتشکده آذر برزین مهر دانست چه این که با توجه به دوردست بودن آن و عدم دسترسی آسان و عدم شهرهها و آبادیهای فراوان در اطراف آن و همچنین کوچک بودن و صعب العبور بودن و همچنین طیق مستندات و مدارک کافی و تاریخی و باستانشناسی ، شانس آتشکده آذر بُرزین مهر را ندارد .

هر چند که تاکنون آتشکده آذربُرزین مهر ( آتش ویژه کشاورزان ) است تاکنون شناسایی نشده است ولی نمیتوان چهارطاقی روستا را آتشکده فوق دانست .

لیک با این حال ، ابهت و عظمت آن ، مغر آدمی را به وجد آورده و ساعاتی خوش و فرح بخش را برای گردشگران و علاقمندان به ایران باستان را فراهم می کند

لذا در نتیجه ، نیاکان ما نه آتش پرست ، بلکه ستایشگران نور و روشنایی بوده و حرمت و قداست آتش را هرگز از یاد نبرده اند


با توجه به مطالب فوق الذکر ، با توجه به عدم کشف محل واقعی آتشکده آذربُرزین مهر ، و عدم شناخت و اسناد و مدارک کافی ، جایگاه واقعی آذر برزین مهر ، هنوز مورد مناقشه و جای شک و تردید است .



علیرضا عابدیان بادی



بقایای بر جای مانده از چهارطاقی روستای فشتنق


چهارطاقی روستای فٌشتَنق ( مشکوک به آتشکده آذربرزین مهر )


گفته بودند که زیارتگاه است

و به جایی ست شگفت در دل کوه

بر سرم زد که روم پای پیاده به تماشاگه راز

تا که رفتم به دل کوه همه رقص فشان


و تماشا کردم

چارطاقی ست سترگ

آشیان ساخته ای از اجداد

جایگه عارف و رند است و خراباتی و مست

رسم و آئین درست


پاکی و راستی است بنیادش

قرنهاست در دل کوه

تنها هست

که به جایی نرسیدست

غم و فریادش


همچو بنشسته عقابی ست به قرنها مغرور

دست ساییدم به تن دیوارش

ناله برخاست شگفتا

از دل بیمارش


بوی زرتشت به مشامم پیچید

ناگهان پرتوی از صبح اهورا به دل کوه دمید


من و اندیشه به چشمم دیدیم

چه کسانی و به زحمت

و کدامین ایمان

چارطاقش بر زمین ساخته اند بر دل کوه

با چه امید و چنان رنجیدند

بی غم و بی اندوه





علیرضا عابدیان بادی ( مهر ماه 1395 ) روستای فشتنق



[ بازدید : 271 ] [ امتیاز : 5 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 29 ارديبهشت 1397 ] [ 22:13 ] [ علیرضا عابدیان بادی ]

[ ]

نام :
ایمیل :
آدرس وب سایت :
متن :
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B /:) =D> :S
کد امنیتی : ریست تصویر
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]